گرمسیر

دست نوشته های بنده

گرمسیر

دست نوشته های بنده

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۱، ۰۰:۵۴ - sanaz
    ..
نویسندگان

۱۷۶ مطلب توسط «گرمسیر» ثبت شده است

چیزی تا فاطمیه نمونده-چطور حرفام و بزنم!!

با خودم گفتم هیچی مثل شعر نمی شه

اگه مورد قبول افتاد التماس دعا

الا ای چهار ساله دختر من

دوای زخم های پیکر من

الاا ای کوثر چشم کبودم

حلالم کن گل باغ وجودم

نگاهم کن که من آرام گیرم

وصیت گویمت آن گه بمیرم

پس از  این دست تو افتاده چاره

کنی میخانه کوثر اداره

تو اسم حی به جان بوترابی

جواب هر سلام بی جوابی

دعا کن صبر حیدر کم نگردد

کمک کن تا که قدش خم نگردد

اگر من می روم دل بر تو دارم

که بار خویش بر دوشت گذارم

تو و یک آسمان غم زینب من

تو و سجاده نیمه شب من

تو و زخم زبانهای مدینه

تو و بشکسته اعضای مدینه

تو یک خاطره از کوچه درد

رخ معصومه ویک دست نامرد

تو و یک چادر خاکی و پاره

تو و این تکه های گوشواره

تو و لبهای عطشان حسینم

امانت دست تو جان حسینم

تو و پاره جگر در بین یک طشت

تو و زهری که رزق مجتبی گشت

تو و پیشانی بشکته از سنگ

اسیر محمل بی پرده در جنگ

گرمسیر